مدادرنگی
ما انسان ها مثل مدادرنگی هستیم…
شاید رنگ مورد علاقه یکدیگر نباشیم!!!
اما روزی …
برای کامل کردن نقاشیمان به دنبال هم خواهیم گشت ..
به شرطی که همدیگر را تا حد نابودی نتراشیده باشیم….!
صفحـہ اصلے ✘ آرشـ ـیو مطالـ ـب ✘ ایمـ ـیل ✘ پروفـ ـایل ✘ طـ ـراح قالـ ـب
? تنهایی یعنی اینکه نبودنت اَه هیچکس را در نیاورد ?
? تنهایی یعنی اگر هزار بار هم از اول تا آخر لیست شماره های موبایلت رو
چک کنی ، نتونی یک نفر رو پیدا کنی که باهاش درد و دل کنی ?
? تنهایی یعنی خنده های ظاهری روزانه و هق هق های بی صدای شبانه ?
? تنهایی یعنی یه بغض کهنه و یه چشم خیس و یه موزیک لایت
و یه فنجون قهوه ی تلخ و سیگار به سیگار ?
? تنهایی یعنی اینکه بالشتت گونه های خیست و پاک کنه ?
? تنهایی یعنی یه گل بچینی ولی کسی نباشه گل رو تو موهاش بزاری ?
? تنهـایی یعـنی مهـمونی یه نفـره ?
? تنهـایی یعـنی حسرت قـدم زدن دو نفـره ?
? تنهـایی یعـنی اشــک بی صـدا ?
? تنهـایی یعـنی خسـته اما بدون تکـیه گاه ?
? تنهـایی یعـنی حسـرت یه آغوش ?
? تنهـایی یعـنی زندگـی با خـاطرات ?
? تنهـایی یعـنی مرده متحرک ?
? تنهـایی یعـنی درد دل با ماه ?
? تنهـایی یعـنی تکیـه به دیوار ?
? تنهـایی یعـنی مـرگ بی صـدا ?
? تنهـایی یعـنی دفن بی صـدا ?
? تنهـایی یعـنی قبر بی رهـگذر ?
? تنهـایی یعـنی قبـر خاک گـرفتـه ?
?? تنهـایی رو فقـط یه آدم تنهـا میفهمـه ??
بهروزسرشوگذاشته روپام خوابش برده بهش میگم پاشو...پاشو....
باچشای خماروخواب آلودش میگه"به توچه اصلا....من نمیپاشم!!"
بابهروزرفتم کلاس زبان انگلیسی،مربی میپرسه "how are you today??"
بهش میگم"nat bad nat good is so so"
بهروزدادمیزنه"دروغ میگه همین الان یه بشقاب زرشک پلوخورده!!!!"
یه روز بهم گفت: میخوام باهات دوست باشم آخه میدونی؟ من اینجا خیلی تنهام
بهش لبخند زدم و گفتم: آره میدونم فکر خوبیه منم خیلی تنهام
یه روز دیگه گفت: میخوام تا ابد باهات بمونم آخه میدونی من اینجا خیلی تنهام
بهش لبخند زدم و گفتم: آره میدونم فکر خوبیه منم خیلی تنهام
یه روز دیگه گفت: میخوام برم یه جای دور جایی که هیچ مزاحمی نباشه وقتی که همه چیز رو به راه شد
تو هم بیا
آخه میدونی من اینجا خیلی تنهام
بهش لبخند زدم و گفتم: آره میدونم فکر خوبیه منم خیلی تنهام
یه روز تو نامش نوشت: من اینجا یه دوست پیدا کردم آخه میدونی من اینجا خیلی تنهام
براش یه لبخند کشیدم و زیرش نوشتم: آره میدونم فکر خوبیه منم اینجا خیلی تنهام
یه روز تو نامش نوشت: من قراره اینجا با این دوستم تا ابد زندگی کنم آخه میدونی من اینجا خیلی تنهام
براش یه لبخند کشیدم و زیرش توشتم: آره میدونم فکر خوبیه منم خیلی تنهام
حالا دیگه اون تنها نیست من از این بابت خیلی خوشحالم چیزی که بیشتر خوشحالم میکنه اینه
که نمیدونه من هنوزم خیلی تنهام
امشب تمام حوصله ام را
در یک کلام کوچک
از تو
خلاصه کردم
ای کاش می شد
یک بار بگویم ” دوستت دارم ”
ای کاش فقط
تنها همین یک بار
تکرار می شد!
عشق فقط عزیزمو دوستت دارم نیس...!
عشق اینه که تو هر شرایطی باهاش باشی حتی اگه نفهمه.
همین که تو میدانــی
” دوستت دارم “
کافیست …
بگذار خفه کند خودش را دنیا …
یک نفر باید باشد که
بدون ترسِ ِ هیچگونه قضاوتی برایش همه چیز را تعریف کنی
تمام حرف هایی که دارد آرام آرام درونت می گندد را به زبان بیاوری
از آن حرف هایی که شب ها موقع خواب به بی رحمانه ترین شکل ممکن به سرت
هجوم می آورند
و رسالتشان این است که خواب را از تو بگیرند
حرف هایی که وسط قهقهه هم اگر یادشان بیوفتی لال می شوی!
یک نفر که وقتی تو دهن باز کردی نگوید آره می دانم، اصلا یک نفر باشد که هیچ
چیز نداند
یک نفر باشد در این دنیا که نصیحت را بلد نباشد…
یک نفر که وقتی برایش تعریف میکنی که کارم دارد به جاهای باریک می کشد
،
پوزخند نزند، به شوخی نگیرد
جدی بگیرد، خیلی هم جدی بگیرد،
آنقدر که یک سیلی جانانه مهمانت کند و با تمام قدرت اش بزند زیر گوشت
یک نفر که تجربه ی هیچ چیز را نداشته باشد،
مثل همه ی آنهایی که خود را علامه دهر می دانند نباشد!
وقتی که برایش تعریف میکنی دستپاچه شود، گوش بدهد،
برایت فتوای ابوموسی اشعری صادر نکند،
راه کار ندهد، فقط گوش کند ..
یک نفر که بداند این چیزهایی که تو تعریف میکنی جواب منطقی ندارد،
اصلا منطق در مقابل این حرف ها بیچاره است
خیلی از آدم ها میخواهند حرف بزنند صرفا برای اینکه دردشان آرام بگیرد
بعضی آدم ها درونشان روی کمربند زلزله است،
گاهی حرف می زنند تا ویرانی زلزله درونشان را به تعویق بیاندازند
حرف زدن گاهی مُسکن است،
آدم ها گاهی حرف می زنند نه برای اینکه چیزی بشنوند، نه اینکه کمک بخواهند
حرف می زنند که ویران نشوند
حرف می زنند که آرام بگیرند
مانند کسی که خود می داند چه روزی قرار است بمیرد، آرام می گیرند.
به قول آن رفیقمان که می گفت :
حرف هایی در دلم هست که حاضرم فقط به کسی بگویمشان که قرار است فردا
بمیرد …
همین.
“پویان اوحدی”
تواین هوای گرم میتونم یه بستنی مهمونتون کنم
نوش جوووووون!!!!