خاطره طنز
یه خاطره دارم که خیلی خنده داره دلم نیومدنگم
"چندسال پیش داداشم تازه ماشین گرفته بوبااون دست فرمونش نشسته بودپشت رول...میره طرفای جاده هرازتصادف میکنه
خلاصه جوری میشه که وقتی میارنش بیمارستان دکتراشک میکنن که نکنه خونریزی داخلی داشته باشه
میبرنش اتاق عمل،دلوجگرشومیریزن بیرون...یکی نبوداون موقع بگه آخه پزشک،طبیب،دکترهرچی که هستی
مگه سونوگرافی اختراع نشده که مستقیم بردینش اتاق عمل؟؟بیچاره داداشم!!!
جمعه 94/6/6 ساعت 9:41 صبح توسط هانیه
نظر